سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

این روزها به خاطر حضور در غرفه دفتر توسعه وبلاگ دینی در نمایشگاه توانمندی‌های بانوان استان قم، وقت کمتری برای حضور در اینترنت دارم و برای همین متاسفانه وقتی برای بروزرسانی وبلاگ به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و روز مادر و هفته زن پیدا نکردم. عید میلاد، روز مادر و هفته زن مبارک باد.
دیروز با خودم فکر کردم که حال که می‌خواهم بنویسم از چه بنویسم. شاید کمی قبولش برایتان کمی سخت باشد ولی می‌خواهم کمی از غربت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در اینترنت بنویسم.
حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بانوی اول عالم است. کسی است که در زیارت‌نامه‌اش می‌خوانیم: «درود بر تو ای پسنده،پسندیده. درود بر تو ای با فضیلت پاک. درود بر تو ای حورای آدمی نژاد. درود بر تو، ای پرهیزکار پاک. درود بر تو ای همراز فرشته و دانا... ». کسی است که سوره کوثر به مناسبت ولادت او و در شان او نازل شده است. کسی است که حضرت حق در حدیث قدسی فرمود: «لولاک لما خلقت الافلاک، ولولاعلی لما خلقتک، ولولا فاطمه لما خلقتکما... زمین و زمان به خاطر وجود مقدس آن حضرت خلق شد». کسی است که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) او را پاره تن خودش می‌دانست و دل‌آزرده کردن او را همسنگ آزار و اذیت خود و خدا می دانست. کسی است که... .
همه اینها در شان و وصف فاطمه (س) است. بانویی که تنها امید خاتم پیغامبرانِ خدا، برای ادامه مسیر نبوت و امامت بود.
بانوی اول عالم... بانوی اول عالم... بانوی اول عالم... .
براستی ما جماعت وبلاگ‌نویس را چه شده؟ یعنی این همه فضیلت و ارزش و مقام و منزلت را هنوز درک نکرده‌ایم؟ چرا باید اینگونه گرفتار هواهای نفسانی باشیم؟ نه اینکه نصیحت کنم! نه، ولی چرا آن همه که به نوشتن درباره یانگوم، بانوی اول دربار اهمیت می‌دهیم به نوشتن درباره حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بانوی اول عالم که جان و روحم فدایش باد، اهمیت نمی‌دهیم؟ آنقدر گرفتار بالا بردن آمار بازدید و تغییر قالب و جذاب‌سازی ظاهری وبلاگ می‌شویم که از اصل غافلیم. یادمان می‌رود که اگر فاطمه(سلام‌الله‌علیها) نبود هیچ چیز دیگری نبود، یعنی نفسی که می‌کشیم، غذایی که می‌خوریم و آبی که می‌نوشیم همه و همه به واسطه و به خاطر وجود آن حضرت است. وقتی می‌گویم می‌خواهم از غربت و مظلومیت حضرت بنویسم، منظورم اینچنین غربتی است که در سراسر فضای مجازی حس می‌شود.
چرا فضا و ساحت مقدس وبلاگ را با ذکر نام آن حضرت خوشبو نکنیم؟ نمی‌خواهم بگویم در وبلاگ غیر از این چیزی ننویسیم اما دیگر از یانگوم هم ننویسیم. براستی مگر چقدر ارزش دارد... ؟
بی شک یکی از دردناک‌ترین صحنه‌ها در فضای مجازی این است که وبلاگ جدیدترین عکسهای یانگوم به عنوان پربازدیدترین وبلاگ در فلان مجموعه از وبلاگ‌های پربازدید باشد و از آن دردناک‌تر اینکه هیچ وبلاگ دینی در رده‌های بالا قرار نداشته باشد.
تازه این همه درددلم نبود، عبارت روز مادر و یا روز زن را در اینترنت جستجو کنید. نتیجه جستجو خصوصا با عبارت‌های انگلیسی چیزی نیست جز پیوندهایی به سایت‌های کذایی که درباره هشت مارس نوشته‌اند. چرا باید اینگونه باشد؟ چرا نباید آنقدر از روز زن و پیوندش با نام مقدس حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نوشته باشیم که دیگر جایی برای آن حرف‌ها نمانده باشد؟ چرا؟
بیاییم با مدد از آن حضرت و آشنایی با محیط اینترنت و آشنایی با فنون صحیح وبلاگ‌نویسی و ادبیات نوشتاری  اینترنت و... گامی موثر در راه اعتلای دین مبین اسلام و فرهنگ کشور عزیزمان ایران داشته باشیم. خوب است این روزها یکی از حاجت‌ها و درخواست‌هایمان از آن حضرت بعد از دعا برای تعجیل در فرج امام زمان (عج) و آروزی پیروزی مسلمانان بر کفر، از خدا بخواهیم توفیق انجام رسالت دینی‌مان در اینترنت را به ما بدهد... .
به امید روزی که فرهنگ ناب محمدی بر کشور حکم‌فرما شود و عطر دل‌انگیز مهدوی و فاطمی روح و جان‌مان را خوشبو کند.
در پایان مجموعه پیوند‌های مرتبط با آن حضرت را برای استفاده تقدیم می‌کنم:
حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در کتابخانه مجازی تبیان / پایگاه اینترنتی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) / ویژه‌نامه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) در پایگاه شهید آوینی / ویژه‌نامه کوثر نبی در پایگاه اینترنتی تبیان / نرم‌افزار ریحانه / ویژه‌نامه پایگاه حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها)




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
جمعه 86 تیر 15 11:25 ص
نظرات دیگران [ نظر]


 

باورش برایم خیلی سخت و درد ناک بود و هست دیروز ساعت چهار و نیم بود که خبر وداعش را شنیدم وقتی اینجا را باز کردم وتیتر خبررا می خواندم دیگر توانایی خواندن بقیه خبر را نداشتم قبول نمی کردم  چون فکر می کردم یک شایعه است مثل بقیه شایعه ها .... به اینجا رفتم چون همیشه سعی می کنند خبر را به صورت دقیق و درست منتشر کنند . بله این خبر واقعیت داشت ، این آیه خیلی آشنا ، انا لله وانا الیه راجعون جمله ای  که همیشه برای کسانی که وداع می کنند و به دیدار حق می روند می نویسند .
آبانماه سال پیامبر اعظم بود روزی که شیعیان تکان سختی خوردند روز وداع با آیت الله میرزا جواد تبریزی مرجع بزرگ شیعه ،روزی که انگار خدا ی تمامی بندگانش را در یک جا جمع کرده باشد در غم ازدست دادن این پدر عزیز ،  عزاداری کردند، اما خرداد ماه وداع با امام انقلاب و شاگردان ویارانش ، ماه دوری ، ماه وداع با پدر شیعیان است .کسانی که نشانه و آیه خدا در زمین بودند و به دین و قرآن خدمت کردند.
وحال پدر عزیز دیگری را ازدست دادیم گرچه دیگر در میان ما نیست ولی یادگارهای بسیار گرانبهایی را به فرزندانش هدیه و به میراث گذاشته است فردا برای وداع با او به نزدش می رویم و او را بدرقه می کنیم اما او حرفها با ما دارد .



ان الذین یوذون الله ورسوله لعنهم الله فی الدنیا والآخرة وأعدّ لهم عذاباً مهیناً
قال رسول الله«صلى الله علیه وآله»: فاطمة بضعة منی یوذینی من آذاها



در ایام شهادت عصمت کبرى فاطمه زهرا«علیها السلام» قرار گرفته ایم. وجود شریفى که هم اُمّ ابیها بود و هم اُمّ و مادر گرامى ائمه اطهار«علیهم السلام». حقیقتى که محور اهل بیت عصمت و طهارت و رمزى عظیم در خلقت که بشریت حتى شیعیان و محبّین نتوانسته اند او را بشناسند. انسیه اى که حقیقت نورانى او در پس پرده هاى ظلم و عناد و جهل و خصومت باقى ماند و تا قیامت هم روشن نخواهد شد. شیعه و بلکه همه انسانیت و ملک و ملکوت به وجود چنین مخلوقى افتخار نموده و این کوثر عظیم خدادادى را سبب بقاء دین پیامبر«صلى الله علیه وآله» و سیراب شدن جامعه بشرى از کمالات و علوم و سجایاى فرزندان گرام او مى داند. واقعاً اگر زهرا«علیها السلام» نمى بود و این دُرّ گرانبهاى وجود تجلّى نمى کرد چه افق تاریکى بر عالم تکوین و تشریع ترسیم مى گشت؟! همه انسانها بر حسب آیه شریفه قل لا أسألکم علیه أجراً إلاّ المودة فی القربى. در برابر حق معنوى بزرگ پیامبر در هدایت بشریت، موظف به یک تکلیف مشترکند و آن مودت و محبت به ذى القربى و خاندان پیامبر«صلى الله علیه وآله» است که در رأس آنان زهراى اطهر است این امر به عنوان یک تکلیف و فریضه براى همه انسانها در تمامى دوران است و اختصاص به مردم زمان آنحضرت نداشته است. مودت نسبت به فاطمه، تکریم و تعظیم آن حضرت و احیاى یاد و خاطره او و ذکر رنجها و مصائبى است که بر آن وجود نازنین وارد شده است. ما هیچگاه نمى توانیم آن مصائب را فراموش نمائیم و تاریخ گواه بر این امر است که در مدت عمر کوتاه چه زجرها و ظلمها بر آن یگانه بانو وارد شد که امیر المؤمنین على علیه السلام که در رأس موحّدین است بعد از شهادت او فرمود: حزن و اندوهم همیشگى است و پایان نمى پذیرد. آیا با چنین تعبیرى، شیعه على و امت پیامبر«صلى الله علیه وآله» مى تواند جداى از این حزن و ماتم باشد؟ از اینجهت بر شیعیان و پیروان اهل بیت«علیهم السلام» است که در سوم جمادى الثانیه که بر حسب روایت صحیحه مصادف با شهادت آن حضرت است و بحمد الله در کشور جمهورى اسلامى تعطیل رسمى است هر چه بیشتر در احیاء این امر بکوشند و با فریادهاو عزادارى ها و دستجات ارادت خود را به آن حضرت اظهار و گوشه اى از حقوق آن شهیده را ادا نمایند انشاء الله.




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
یکشنبه 86 خرداد 27 6:19 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

برای دریافت کد لوگو، با کلیک در کادر زیر، کد را کپی کنید و سپس در قالب یا متن وبلاگ خود قرار دهید


طرح و اجرا از: حاج‏آقا یا‏حق

این مرد کیست ؟ اگر این مرد بزرگ نبود نمی توانستی الان با این راحتی اینجا بشینی اگر او نبود ما و من نمی توانستیم امروز حرفهایمان را بزنیم و‍...این حرفای همسرم بود، که به من می گفت، و ذهنم را به خودش مشغول کرد .پسر و همسر و دوستانش ، مردم ، در شبکه تلویزیونی، از او می گویند از مردم دوستی او از اینکه دلسوز واقعی مردم بود، و چند ساعت قبل از نماز به تمام مردم وکاسبهای محل سر می زد و احوال آنان را جویا می شد، مردی که بعد از خود چهار فرزندش را به اسلام و جامعه هدیه کرد .
هسرش از خوش اخلاقی اش و از خند رو بودنش در منزل می گوید. او عاشق تبلیغ دین بود، به بیشتر مناطق رفته بود آن هم زمانی که تبلیغ رفتن سخت بود او برای خدمت اسلام لحظه ای سکوت نکرد و حتی تبلیغ را بر زیارت امام رضا(ع) ترجیح داد آن هم شب لیله الرغائب که زیارت در جوار حرم بسیار ثواب دارد .
او قلب امام بود که حتی علاقه بین امام خمینی و او بتدرج چنان محکم شد که امام در نامه ای خطاب به او نوشت : من ازافرادی مثل شما آنقدر خوشم می
آید که شاید نتوانم عواطف درونی را آن طور که هست ابزار کنم من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم ، لکن خداوند متعال قادر است.... شاید تا الان فهمیدید ؟ چه قدر او را می شناسید ؟بله آن مرد شهید روحانی آیت الله سعیدی است.


اعلامیه آیت الله سعیدی چنان وحشتی در میان یزیدیان زمان افکند،که حتی اورا ممنوع المنبر کردند پس از این ماجرا توسط نیروهای ساواک دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد و سرانجام پس از تحمل آزار و اذیت فراوان و شکنجه های ضدانسانی ساواک در20خردادماه سال 49 شهد شیرین شهادت را چشید و به وصال دوست نائل آمد.
شهادت سید سبب پدید آمدن خشم و اندوه میان اقشار مذهبی و حوزه
های علمیه شد . امام خمینی هم پس از شنیدن خبر شهادت آیت الله سعیدی پیامی فرستادندو در بخش از پیام خود فرمودند : من قتل فجیع این سید بزرگوار و فداکار را برای حفظ مصالح مسلمین و خدمت به اسلام و جان خود را از دست دادم . به ملت اسلامی عموما" و خصوصا" به ملیت ایران تعزیت می دهم و از خداوند متعال برفع ید دستگاه جبار و عمال کثیف استعمار را مسالت می نمایم.
سالروز شهادت سرباز امام وانقلاب آیت الله سعیدی را به خانواده محترم ایشان و هم چنین دوستداران انقلاب تسلیت عرض می کنم.




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 86 خرداد 21 4:20 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

یا روح الله
امام خمینی




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
دوشنبه 86 خرداد 14 11:36 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

دو روز پیش٬ وقتی داشتم درس‌های جدید دانشکده مجازی حدیث را مرور می‌کردم٬   مطلبی در مورد امام حسن (علیه السلام) خواندم که برایم خیلی تکان دهنده بود. ما نباید فقط به خاطر ولادت و شهادت‌شان مطلب بنویسیم... شیعیان آن زمان٬ بر امام حسن(علیه‌السلام) اصرار کردند که با معاویه(لعنة‌الله علیه) بیعت کندتا جایی‌که برای انجام این کار سجاده را از زیر پای امام حسن(علیه السلام ) کشیدند... خیلی سخت است؛ نه؟ بعد وقتی این وقایع  یا هرچیز دیگر را در هر جا یا در روضه‌ای می‌شنویم آنها را لعن می کنیم که چرا چنین کردند؟... .
حالا خود ما چطور؟ مگر ما نمی گوییم شیعه‌ایم آن‌هم از چه نوعی؟ شیعه دوازده امامی.
این همه درد شیعه٬ نه یکی٬ نه دو تا... بلکه درد هزاران هزار آدم روی زمین به امام زمان(عج) می رسد و دلش برای همه چیز و همه‌کس می‌سوزد.چرا؟
ما که هر روز به قول خودمون درد می کشیم٬ از این همه فراق؟ چه قدر سخت است داشتن درد گناه هزاران هزار در دل٬ آن‌هم نه یک قرن... . آن شیعه نماها را کار نداریم٬ خود ما چطور؟ ما شیعه‌ها که ادعای انتظار منتظر را داریم... هر روز با کارهایمان دلش را می شکنیم. باز برمی‌گردیم و باز هم... گناه... .
برایم سخت است این حرفها را بگویم. گاهی وقتها٬ ما از شیعه‌نماهای زمان امام حسن(ع) هم بدتر می‌شویم.
از مادرش حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) عذر خواهی می کنم. آیا می دانید هر روز با برخی از کارهایمان سیلی به صورت امام زمان می زنیم؟... .
گاهی وقت‌ها خدا را شکر می‌کنم. که شیعه‌ایم٬ که عاشق فاطمه‌ایم٬ که عاشق حضرت مهدی(عج) هستیم٬ ولی به خاطر برخی از کارهایمان می‌گویم: کاش مدعی شیعه نبودیم... مثلا با برنامه‌هایی مانند برنامه‌های انیمیشن شرکت گاز و داستان حسن و خطرناک بودن گاز٬ شاید بیشتر از آنکه خطرات گاز در ذهن مخاطبان نهادینه‌شود٬ نام مبارک امام حسن(علیه‌السلام) به تمسخر گرفته شود. با نام امامی که اسوه کرامت٬ صبر٬ پایداری و حلم است٬ در ذهن کودک و نوجوان شخصیتی می‌سازد که... . تا جایی‌که شاید حتی مادری راضی نشود نام فرزندش را حسن بگذارد. حال تصور کنید چند قرنی بگذرد٬ شیعیان آن زمان درباره ما چه می گویند وچه تحلیلی می کنند؟ چه بسا آنها نیز مانند ما که شیعیان ظاهری امام حسن(علیه‌السلام) را لعن می کنیم ٬ ما را لعن کنند... .
با دیدن این برنامه نا‌خود‌ آگاه می گویم: مولایم حسن جان خیلی غریبی.
 

-----------------------------------
 پی نوشت: توضیحات کافی در این مورد٬ از اینجا بخوانید. التماس دعا. یا مهدی ادرکنی.




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
شنبه 86 خرداد 12 7:42 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

با پا زدند بردر و در را صدا زدند
بی اطلاع آمده و بی هوازدند
*
دیدند چون حریف نبردش نمیشوند
دستش طناب بسته به او پشت پا زدند
**
یک عده جاهل متجاهر به فسق هم
لب تشنه آمدند ولی آب را زدند!!
***
یکدسته مس که رنگ طلا هم ندیده اند
تهمت به بی کفایتی کیمیا زدند

****
با جمع نا منظمشان سنگریزه ها
سیلی به روی مادر آیینه ها زدند

 *****
شیطان پرست های به ظاهر خدا پرست
حتی تو را برای رضای خدا زدند!! 
******
تحریف کرده اند تو را تازیانه ها
از بس که حرفهای تو را نا به جا زدند
*******
 حالا که میشود اگر آن سالها نشد
پرسیدن همین که شما را چرا زدند؟؟

منبع : سواد آینه




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
سه شنبه 86 خرداد 8 5:58 ع
نظرات دیگران [ نظر]


 

 امروزه بشر شاهد جنگ روسری ها در کشورهای به اصطلاح متمدن که ادعای دموکراسی دارند هستیم آنچه غربی ها را از حجاب می ترساند این است که زنان به هویت انسانی خویش باز گردند و خود را از اسارت بهره کشی مردان برهانند اما همانگونه که شاهدیم امروزه موج داشتن حجاب تهدیدی جدی برای کشورهای غربی است زیرا برای آگاهی زنان و حجاب رابطه ای ناگسستنی دارد . امام خمینی( ره ) 

با سلام خدمت خواهر خوبم
امیدوارم در هر جایی که هستیدزیر سایه پر مهر آقا امام زمان (عج) همیشه ایام  سالم و شاد داشته باشید .مثل اینکه سوالی را از مادر نگران پارسی بلاگ پرسیده بودید و مادر جواب را به عهده  دیگر دخترانش واگذاشت تا شایدگشایشی در افکار مان(علی الخصوص خودم) نسبت به سوال شما و خیلی از جوانان آینده باشد  و اتفاقا خودتان هم که دیدید که چه قدر از خواهرانت سوال شما را  چگونه جوابهای مختلف و ارزنده ای داده اند من هم آنها را خوانده ام و  هم لذت بردم  وهم استفاده کردم خب خیلی از ااونا با آیه روایت و..و...  ابعاد خانوادگی ... اجتماعی ... امنیت روح  و روان در فرد و جامعه جواب داده اند.
برخی از دستورات را ولو از روی اجبار هم که شده باید باید به اجرا گذاشت نمی توان تنها به عقیده ومیل مردم اکتفا کرد اگر  این جوری باشه شما لحظه ای فکر کنین چقدر از مردم حاضرند با میل و رغبت و از روی اعتماد از رشوه گرفتن و اختلاس  دوری کنند ؟ چه قدر حاضرند از شراب و زنا با میل و رغبت احتراز کنند ؟ این موضوع منحصر به کشور مانیست در هر کشور یک سلسله دستوراتی است که به اجبار آنها را به اجرا می گذارند شما ملاحظه کنید در کشوری مثل فرانسه که خود را مهد آزادی ها می دانند چگونه به اجبار زنان  را وادار به بی حجابی می کنند تا به دانشگاه راه یابند از این بگذریم سایر وظایف و قوانین را با جریمه های سخت و مجازاتهای سنگین به اجرا می گذارند کاش این سوال رو مطرح می کردید آیا وضعیت منع حجاب در فرانسه و کشورهای دیگر تجاوز به حقوق فرد و حقوق جامعه نیست به قول استاد شهید مطهری متاسفانه غرب هم خود را فراموش کرده هم خدای خود را ..... بنابراین آیا می توان همه وظایف را انتظار داشت که مردم با میل و رغبت و اختیار خود انجام دهند.؟!
گفتید دانشجوی روانشناسی هستید حتما با واژه شخصیت یا احساس ارزشمندی آشنا هستید از نظر روانشناسی  و دیدگاه روانشناس غربی جواب اشکال شما به این مسئله ....از نظر روانشناسی عقلی ترین عامل رشد انسان میزان ارزشی است که هر فرد برای خود قائل است و در واقع بازخوردی از مورد قبول بودن و مورد قبول نبودن به شمار می آید که در قالب رفتارهای کلامی و غیر کلامی بروز می کند . 

اماسوال اینجاست که ایا برهنه شدن و کشاندن رفتارهای جسمی به کوچه و خیابان به آدمی ارزش می دهد و انسان را از احساس ازشمندی بهره مند می کند ؟

البته شاید احساس رضایت آدمی و زود گذر به وجود آورد ولی کمتر کسی است که برخورداری از این حالت و رفتار را ارزش تلقی می کند علاوه براین تامین هر خواسته ای همیشه با احساس رضایت همراه نیست.

ذهن مشغول به تصاحب دل دیگران و جلب نظرات مردان و پسندیده شدن ، هر گز اندیشه علمی را بر نمی تابد و نمی تواند یافته ای تازه عرضه کند او در پی آن است که در وضعیت موجود پسندیده شود نه آنکه وضعیت را تغیر دهد و باابتکار وخلاقیت طرحی نو در اندازد  ، از سوی دیگر از آنجا که احساس بی ارزش بودن تمام وجود آن افراد را پر کرده و در پی جبران این کمبود برمی آیند و چون آسانترین راه رسیدن به این احساس ( شخصیت و احساس ارزش) مقبول دیگران واقع شدن است از طریق عرضه اندام خود در این مسیر گام بر بر می دارند تا به شکلی احساس ارزشمندی از کف رفته خود را جبران کنند در حالیکه شخص با حجاب هر گز چنین نیازی را احساس نمی کند در نگاه یک شخص با حجاب بهترین راه جبران احساس ارزشمندی دور نگهداشتن خود از دسترس مردان بیگانه است تا مقام وارزش خود راپایین نیاورد .گویا از همین راه است که ویل دورانت می گوید : زنان در یافتند که دست ودل بازی مایه طعن و تحقیر است .راه رسیدن به ارزشمندی پایدار ، رفتن درپی کسب صفات ارزشند و پایداراست بدون شک اگر آن زنان این مفهوم را به طور کامل درک کنند بهوشیده داشتن و مخفی ساختن پیکر خود بیشتر گرایش نشان می دهند.
.

حجاب


  سخنی از امام  خمینی (ره) که می فرمایند: زن در چادر همانند گوهری است در صدف .
ویل دورانت می گوید: آنچه می جوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می شود. 

بنابراین اسلام ضمن اینکه حضور زن را در اجتماع جایز می داند اما برای آن حد ومرزی قایل شده همانطور که برای هر چیزی هر کسی هر کشوری هر قانونی حد ومرز هست و هرگز اجازه نمی دهد که حضور زن در جامعه به قیمت از دست دادن شخصیت وشرف زن و از هم پاشیده شده خانواده شود.

امید است که زنان جامعه ما با آگاهی کامل از حجاب ونقش سازنده آن در ابعاد مختلف ، حضوری سالم و بدون دغدغه در صحنه ها ی گوناگون اجتماعی داشته باشند.

ان شالله
باتشکر مهدی جو 20/2/86




نوشته شده توسط :مهدی جو (کبری قربانی دشتکی)
 
پنج شنبه 86 اردیبهشت 20 8:28 ع
نظرات دیگران [ نظر]


<      1   2   3   4   5   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ